در زمینهی گلشن وحش گوگل چیزی می دانید؟ آیا می دانستید کهاین مورد ها بخشی از مهمترین الگوریتم های گوگل محسوب می گردند که یک متخصص بهینه سازی سایت ماهر می تواند , با به کارگیری از آنان شمارا به برگه اولیه گوگل برساند؟
در زمینهی گلشن وحش گوگل چیزی می دانید؟ آیا می دانستید کهاین مورد ها بخشی از مهمترین الگوریتم های گوگل محسوب می گردند که یک متخصص بهینه سازی سایت ماهر می تواند , با به کارگیری از آنان شمارا به برگه اولیه گوگل برساند؟
"اسپم" در واقع عنوان علامت تجاری تولیدات گوشت بستهبندی محصولات غذایی معروف "هرمل" است. اما در زبان اینترنت، اسپم به معنای فرستادن انبوهی از نامههای تبلیغاتی ناخواسته از طریق ابزار الکترونیکی است.
شبکهی FAQا(southwick and Falk 1998) شرح مفصلی در مورد سرچشمهی پیدایش این کلمه ارائه داده است. تاریخچهی استفاده از واژهی اسپم به اجرای یک برنامهی طنز تلویزیونی انگلیسی (با نام میدان پرواز پیتون) برمیگردد که در آن واژه اسپم به شیوهای غیرمعمول و طنز گونه در فهرست غذاهای رستوران تکرار شده بود.
استفاده از این واژه در اینترنت، آن طور که معروف شده از محیط ارتباطی MUD/Mushا سرچشمه میگیرد که در آنجا یکی از کاربران، با استفاده از ماکرو، صفحه کلید را به نوشتن یک سطر کلمهی spam اختصاص داد و تا آنجایی پیش رفت که آن را به هریک ازجفتهای دوتایی فرستاد(Southwick and Falk 1998).
این قضیه به روشنی در ذهن کاربران MUD نقش بسته است و عمل یاد شده به " اسپمینگ " معروف شد.
SPAMبه معنای فرستادن پیامهای متعدد و مشابه است و SPAMING تکرار این عمل نامیده میشود. اسپم را بیشتر میتوان در دو مکان مشاهده کرد:
1- در نامههای الکترونیکی
2- در گروههای خبری
البته
به تازگی اسپم در قالب پیامهای تلگرافی نیز دیده شده است (Batisha 2000).
اسپم در پست الکترونیکی عبارت از پیامی است که به ویژه با اهداف تبلیغاتی
ناخواسته برای دریافتکنندگان متعددی فرستاده میشود. در ابتدا بین
اسپمهای گروههای خبری و اسپمهای کپی پیام (cross-posting) تفاوت وجود
داشت. به نحوی که در اسپمهای گروههای خبری فرستادن یک کپی یکسان از یک
پیام به هریک از گروههای خبری ضروری بود. در حالی که در کپی پیام، فرستادن
یک رونوشت یکسان از یک پیام به آدرس گروهای خبری متعدد و متفاوت و نه به
همهی آنها، ضرورت دارد (لاندی 1995). در زبان فنی، کپی کردن و فرستادن
پیام به گروههای خبری، اسپم نامیده نمیشود، زیرا تنها یک رونوشت از
پیامهای مشابه به هریک از سرورهای خبری فرستاده میشود (سوت ویک و فالک
1998). همچنین بیشتر برنامههایی که برای خواندن خبرها استفاده میشوند،
به حدی هوشمند هستند که تشخیص میدهند که کپی یک پیام، پیش از آن توسط یک
گروه خبری دیگر مطالعه شده است، در حالی که همان برنامههای هوشمند،
پیامهای اسپم در گروههای خبری را ناخوانده و جدید تلقی میکنند.
از
آنجایی که پروتکل به کار رفته در استفاده از پستهای الکترونیکی با
قوانین و استانداردهای گروههای خبری متفاوت است، روش مقابله با اسپم در
گروههای خبری متفاوت خواهد بود. از لحاظ تکنیکی، پاک کردن اسپم در
گروههای خبری از طریق استفاده از برنامهی شناسایی گروههای خبری و حذف
آنها (c(cancel botو سایر عوامل هوشمند، امر سادهای است (سوت ویک و فالک
1988). اما از آنجا که ماهیت پروتکل نامههای الکترونیکی فرستاده شده،
نیازی به رسمی شدن و تصدیق ندارند، کنترل اسپمهای پستهای الکترونیکی امری
بس دشوار است و از این رو توجه هرچه بیشتر محاکم و قانونگذاران را
میطلبد، از این رو در این مقاله بیشتر تمرکز بحث بر روی اسپمهای پست
الکترونیکی است.
سه گروه از استفادهکنندگان دربارهی اسپم اعتراض دارند: کاربران پستهای الکترونیکی، سرویسدهندگان شبکه (Isp) و اشخاص ثالث.
الف_
کاربران پستهای الکترونیکی به این دلیل به اسپمها اعتراض دارند که
هنگامی که با نامههای الکترونیکی ناخواسته در صندوق پستی خود مواجه
میشوند، مجبور به تحمل هزینه و زمانی ناخواسته میشوند و برای کاربران
که وصل شدن به اینترنت، متحمل هزینهای شدهاند، بارگذاری یک ایمیل اضافی
که درنهایت بیفایده یا مزاحم است، وسیلهی هدر رفتن پول و هزینه است. حتی
اگر کاربر به طور رایگان یا با صرف هزینهای اندک به اینترنت وصل شود،
هنگامی که نامههای زاید خود را از واقعیها جدا میکند، زمان زیادی صرف
خواهد کرد. همچنین اگر تعداد اسپمها زیاد باشد، صندوق پستی لبریزشده و از
ورود نامههای الکترونیکی قانونی و مطلوب کاربران، جلوگیری میکند .
استفاده
کنندگان از پستهای الکترونیکی، به طور معمول اسپمها را به عنوان کارکرد
پرهزینه طبقهبندی میکنند. زیرا در مقایسه با سایر نرخها و هزینهها،
هزینهی فرستادن نامههای الکترونیکی برای فرستندگان، نسبت به هزینهای که
برای کاربران دارد، بسیار کمتر است. با این وجود اسپمرها و بازاریابان
اینترنتی به جای ممنوعیت فرستادن اسپم، خواستار قانونمند کردن آنها هستند.
(اکسلز 1999)
ب_
رویهی فرستادن انبوهی از نامههای الکترونیکی در اینترنت، مشکلات فراوانی
را نیز برای سرویسدهندگان شبکه ایجاد کرده است. در ابتدای کار، فرستادن
سیل پست های الکترونیکی به مقصد سرورها باعث اختلال شدیدی برای هریک از
عرضهکنندگان خدمات پست الکترونیکی(ESP ) میشود. طبق گزارش یکی از
شرکتهای امنیتی اینترنتی، 14% پستهای الکترونیکی در اینترنت را اسپم یا
نامههای الکترونیکی انبوه تشکیل میدهد (وارهام 1999) .
بنابراین گزارش نت کام (شرکت نت) ، یکی از عرضه کنندگان خدمات اینترنتی (ISP ) :
اسپمها
هزینهی پشتیبانی را به 15 تا 20%، سرویسدهندگان تا 20% هزینهی تحویل تا
10%، اشغال فضای دیسک تا 15% و هزینهی لوازم و تجهیزات کلی را 10 تا 15%
افزایش دادهاند ( درن 1998).
به
علاوه 5 تا 30% از 14 میلیون ایمیلهایی را که روزانه به کاربران آمریکایی
فرستاده میشود اسپمها تشکیل میدهند (درن 1998). تأثیر اسپمها بر روی
عرضهکنندگان خدمات اینترنتی از یک طرف به شکل ایجاد تراکم در شبکه و از
طرف دیگر به صورت افزایش تقاضا برای توسعه و تعریض باندها برای جلب رضایت
تعداد زیادی از کاربران نمود پیدا کرده است.
اسپم|هرزنامه چیست؟
علاوه
بر صرف هزینههای هنگفت راهاندازی شبکه , عرضهکنندگان سرویس ها پستهای
الکترونیکی ( EsPs ) به هنگامی که یوزرها آن ها اسپمهای یاد شده را در
صندوق خویش میبینند , مورد حمله فشارها و شکایتهای آن ها قرار میگیرند و
همواره با تهدید بستن ( account ) و حسابهای یوزرها خویش روبه رو هستند ,
مگر اینکه برای کاهش تعداد اسپمها چارهای بیندیشند . از این رو اسپمها
به صورت بالقوه بر روی فرصتهای تجاری ESPها تاثیر میگذارند و آنانرا
ناچار میکنند که به صورت فعال بر روی سرورهای خویش فیلترگذاری کنند .
سومین
زیانی که اسپمها بر ESPها وارد کردهاند , از بین بردن آوازه و اعتبار
آنهاست . چه , در بیشتر زمانها اسپمرها , به شکلی ساختگی , آدرسهای
پستهای الکترونیکی وابسته به ESP را به نادرست رجوع و برگشت میزنند و
هنگامی که یوزرها عصبانی , ایمیلها یا تودهی اسپمها را رجوع میزنند ,
به وسیله ESPها و سرویسدهندگان جدا رابطه میشوند و از طرفی یوزرها ناراضی
اینترنت تصور میکنند که عرضهکنندگان سرویس ها پستهای الکترونیکی یا
سرورها میباشند که اسپمها را تایید میکنند . افزون بر این هنگامی که این
کلاهبرداریها و فریبهای اینترنتی صورت میگیرد , شبکه با تراکم زیادی
روبهرو میشود .
ج
_ آخرین مجموعه قربانیان اسپم , افراد ثالث میباشند . آنان به در وضعیت
عادی , دریافتکنندگان اسپمها نیستند , البته هنگامی که نشانی و دامنههای
پستهای الکترونیکیشان , به عمد به صورت ( فرستنده ( یا ( جواب دهنده (
به کارگیری میشود , خودبهخود وارد اختلافات و درگیریها میشوند .
همچنین
هنگامی که ایمیلهای انبوه دریافتکنندگان , به نشانی آنها رسول میشود ,
ذیل تأثیر این هجومها قرار میگیرند . در نتیجه سیل نامههای الکترونیکی ,
سرویسدهندگان , افراد ثالث بی گناه را نیز مختل میکند . تا به امروز
ضابطه علایم تجاری و ضابطه ( کامنلا ( در زمینهی مزاحمت , در قبال این
جور فعالیتها مورد استعمال قرار گرفتهاند .
هر
چند اعتراض یوزرها نسبت به سرورهای شبکه مختلف است , میتوان راهحلی
ساده برای هر دو مجموعه در لحاظ گرفت : ممنوع کردن هرزنامه یا تودههای
انبوه نامههای الکترونیکی .
با
درنظر به دست آوردن این فرض در قدم ابتدا , سوالهایی موجود است که پیش از
تدوین یک ضابطه باید به آنها جواب داده شود . ابتدا باید معین شود که چنین
ممنوعیتی برچه شالوده صورت میگیرد؟ بر پایهی ضابطه شبهجرم , تعداد
زیادی از این مزاحمتها قابل طرح و بحث میباشند و برای آنکه بتوان بر طبق
ادعای مزاحمت طرح مشاجره کرد , باید آن را بر مبنای بیمبالاتی یا مسوولیت
مطلق قرار بخشید . البته از طرفی با اعتنا به آنکه پستهای الکترونیکی و
اینترنت , پدیدههایی نوین میباشند , محاکم قضایی هنوز در حالا تصمیمگیری
در این زمینه میباشند که آیا نامههای الکترونیکی میتوانند مسئله ضابطه
مزاحمت قرار بگیرند یا خیر . با این فرض یکی از تفاوتهای پستهای
الکترونیکی و سایر زمینههای مزاحمت در این است که پستهای الکترونیکی
هنگامی ناراحتکننده و آزاردهنده می شوند که ( تعداد آنها از حد سنجیده
تجاوز نمایند ( . ولی از آنجایی که داشتن نشانی پست الکترونیکی برای
کاربران , خویش نشاندهندهی رضایت ضمنی آنان بر دریافت ارادی ایمیل است ,
از این رو , قابل اعتراض درک کردن هرزنامهها طبق این ضابطه , طاقت فرسا به
لحاظ میرسد .
البته
زمانی که استفاده کننده به روشنی تمایلنداشتن خویش را به دریافت نامههای
الکترونیکی بیشتر از سوی فرستنده , اعلام و با این اکنون فرستنده به
اعلان استفاده کننده بیاعتنایی میکند , میتوان این بیمبالاتی را بر
مبنای ضابطه مزاحمت قابل طرح و بحث دانست .
در
برخی کشورها از جمله آمریکا , از سخنرانیها و نطقهای آزاد , به صورت
کامل حمایت میشود . در چنین شرایطی میتوان نتیجه گرفت که قانونگذاران
بتوانند قوانین گستردهای نیز برای ممنوع کردن هرزنامهها تدوین کنند .
در
ایالات متحده , میزان پشتیبانی از نطقهای سیاسی با پشتیبانی از نطقهای
تجاری گوناگون است . نطقهای تجاری و اقتصادی از حمایت کمتری برخوردار
میباشند و باتوجه به قوانین تکمیلی که برای شرایط مختص در حیث گرفته
شدهاست , میتوانند قانونمند شوند . به همین دلیل میتوان در سوی
قانونمند کردن هرزنامهها به ویژه نامههای تجاری اجباری مقابل تودهی
نامههای الکترونیکی تکان و آنانرا تفکیک کرد . گرچه برخی دولتها باید
تعریفی از عده و انبوه نامههای الکترونیکی ارایه دهند .
تفاوت
بین نامههای تجاری تحمیلی و نامههای الکترونیکی انبوه , به اختصار
بوسیله گروههای نزاع با نامههای الکترونیکی تحمیلی در استرالیا تعریف
شدهاست . ارایه نکردن تعریف و معیار از سوی قانونگذاران ایالات متحده ,
بیانگر ناتوانی آنها در قانونمند کردن ارتباطاتی است که ممکن است با
حمایت از نطقهای آزاد سیاسی در تعارض باشد .